حضرت عثمان ( رض) چون بر قبری می ایستاد چنان گریه می کرد که محاسن او خیس می شدند به او گفته شد ازیاد آوری بهشت و جهنم چنین نمی گریی چه شده که قبر را دیده ای و گریانی؟ فرمود:«از رسول اکرم صلی الله علیه و سلم شنیدم که فرمود : قبر اولین منزل آخرت است کسی که از آن نجات کرد بعد از آن برایش آسانی است و کسی که از آن نجات نیافت بعد از آن سختی و مصیبت فراوان می بیند» (ترمزی)
براءبن عازب می فرماید:چون پیامبر صلی الله علیه و سلم بر کنار قبری می نشست می فرمود:«از عذاب قبر به خدا پناه ببرید»چند بار تکرار می کرد.
چون میت در قبر گذاشته می شود ، روح به جسد برمی گردد ، دو فرشته نزد او می آیند از او می پرسند پروردگارت کیست؟ می گوید پروردگار من الله است.دین تو چیست؟ می گوید: دین من اسلام است.
می گویند: نظر تو درباره این شخص که به سوی شما مبعوث شده چیست؟ می گوید او رسول خداست می گویند علم تو چیست؟ می گوید کتاب خدا را خواندم به آن ایمان آوردم ، منادی از آسمان ندا می دهد بنده ام راست گفت از بهشت برایش فرش کنید و از بهشت او را بپوشانید و دری از بهشت برایش بگشایید ، این زمان قبر او تا جایی که چشمش کار می کند گشایش می یابد.
این هنگام مردی با چهرۀ زیبا و لباس مزین و بوی معطر پیش او ظاهر می شود و می گوید : بشارت باد به تو به آسانی بعد از این روز ؟ می گوید تو کیستی که چهرۀ تو منبع نور و بشارت و خیر است ؟ می گوید من عمل صالح تو هستم. می گوید خدایا زودتر قیامت را بر پا کن تا من به اهل و عیالم برسم...
اما وقتی کافری دفن می شود روح به جسد برمی گردد و دو فرشته نزد او می نشینند و از او می پرسند پروردگار تو کیست ؟ می گوید : های های نمی دانم. می پرسند دین تو چیست ؟ می گوید : های های نمی دانم ، می پرسند کسی که به سوی شما مبعوث شده کیست ؟ می گوید نمی دانم . منادی از آسمان ندا می دهد : او دروغ می گوید از جهنم بر او فرش کنید و دروازه ای از آنجا برایش بگشایید . قبر بر او تنگ می شود تا آنجا که پهلوهایش در هم می شکنند ، مردی بینهایت زشت روی نزد او حاضر می شود که پوشش و بوی بدی دارد می گوید تو را بشارت باد به سیاه روزی که به آن وعده داده شده بودی ؟ می گوید تو کیستی که چنین چهرۀ بد و پیام بدی داری ؟ می گوید من عمل بد تو هستم ، می گوید خدایا قیامت را بر پا نکن....(ابو داود)
براءبن عازب می فرماید:چون پیامبر صلی الله علیه و سلم بر کنار قبری می نشست می فرمود:«از عذاب قبر به خدا پناه ببرید»چند بار تکرار می کرد.
چون میت در قبر گذاشته می شود ، روح به جسد برمی گردد ، دو فرشته نزد او می آیند از او می پرسند پروردگارت کیست؟ می گوید پروردگار من الله است.دین تو چیست؟ می گوید: دین من اسلام است.
می گویند: نظر تو درباره این شخص که به سوی شما مبعوث شده چیست؟ می گوید او رسول خداست می گویند علم تو چیست؟ می گوید کتاب خدا را خواندم به آن ایمان آوردم ، منادی از آسمان ندا می دهد بنده ام راست گفت از بهشت برایش فرش کنید و از بهشت او را بپوشانید و دری از بهشت برایش بگشایید ، این زمان قبر او تا جایی که چشمش کار می کند گشایش می یابد.
این هنگام مردی با چهرۀ زیبا و لباس مزین و بوی معطر پیش او ظاهر می شود و می گوید : بشارت باد به تو به آسانی بعد از این روز ؟ می گوید تو کیستی که چهرۀ تو منبع نور و بشارت و خیر است ؟ می گوید من عمل صالح تو هستم. می گوید خدایا زودتر قیامت را بر پا کن تا من به اهل و عیالم برسم...
اما وقتی کافری دفن می شود روح به جسد برمی گردد و دو فرشته نزد او می نشینند و از او می پرسند پروردگار تو کیست ؟ می گوید : های های نمی دانم. می پرسند دین تو چیست ؟ می گوید : های های نمی دانم ، می پرسند کسی که به سوی شما مبعوث شده کیست ؟ می گوید نمی دانم . منادی از آسمان ندا می دهد : او دروغ می گوید از جهنم بر او فرش کنید و دروازه ای از آنجا برایش بگشایید . قبر بر او تنگ می شود تا آنجا که پهلوهایش در هم می شکنند ، مردی بینهایت زشت روی نزد او حاضر می شود که پوشش و بوی بدی دارد می گوید تو را بشارت باد به سیاه روزی که به آن وعده داده شده بودی ؟ می گوید تو کیستی که چنین چهرۀ بد و پیام بدی داری ؟ می گوید من عمل بد تو هستم ، می گوید خدایا قیامت را بر پا نکن....(ابو داود)
آوای بلوچ
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر